حرفهایی گنده تر از دهانمان1
کلمه سیاست از کلماتی است که در متون بسیار کهن مورد استفاده قرار گرفته و این امر تا زمان حال ادامه یافته و با توجه به شواهد موجود همواره با بشر اجتماعی باقی خواهد ماند.
اما در عین حال باید گفت که سیاست واژه ای جدید هم میتواند محسوب شود و به هر حال مسئله اصلی این است که این کلمه به معانی متعدد استعمال شده و هر فرد یا گروهی معنای خاصی از آن را مورد نظر خود دارند که گر چه برخی تعاریف در ضمن یک تعریف برزگتری ممکن است جای گیرد اما در برخی مواقع تعارضاتی نیز وجود دارد.
بعنوان مثال گاهی سیاست با «فرمانروایی» مترادف است
غزالی می گوید که «سیاست نمودن راه درست به مردمان در دنیا و آخرت است»
گاهی اشاره می شود که گروهی سیاستش را تغییر داد که معنای «راه و روش» را در خود دارد
و گاهی فردی را سیاست می کنند که منظور «تنبه و تادیب» خواهد بود. گاهی واژه ای چون سیاست منزل بکار میرود.
در نظر ارسطو یکی از تفاوتهای جامعه انسانی و اجتماع حیوانات داشتن سیاست است.
سعدی اشاره می کند که «...علم بی بحث و ملک بی سیاست نپاید»
در دوره مشروطیت «ملکم خان» سیاست را «اداره کشور» تعریف میکند
و قاسم خان غنی میگوید که «سیاست کارهایی را در بر میگیرد که مستقیم وارد قلمرو وظائف دولت می گردد».
آیت الله العظمی روح الله خمینی بعنوان تئوریسین انقلاب اسلامی در تعریف خود از سیاست این واژه را چنان وسیع می سازد که حتی دین در جزئی از آن جای میگیرد و به قول مشهور «سیاست ما عین دیانت ماست »میرسد.
در هر حال ایشان در سخنرانی سوم دیمان 1359 اشاره می نمایند که «سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد و تمام این مصالح جامعه را در نظر بگیرد و اینها را هدایت کند و به طرف آن چیزی که صلاحشان است صلاح ملت صلاح افراد است و این مختص انبیاست دیگران این سیاست را نمی توانند اداره کنند این مختص انبیاء و اولیاست و به تبع آن به علمای بیدار اسلام...»
..................ادامه دارد............
کلمات کلیدی :